مقدمه بدن انسان داراي توانايي براي تشخيص سلولهاي خودي از غير خودي است و اين قابليت تمايز در قدرت رد پيوند پوست و اعضاي بدن و همچنين در انتفال خون كاملا مشخص است . سيتم نظارت ايمني به طور دائم نوع ساختمان مولكولي روي سلولها و بافتهاي بدن را كنترل ميكند . تا زماني كه اين آنتي ژن هاي سطح سلولي همخوان بوده و بخشي از خودي ها باشند هيچ گونه واكنشي بر ضد آنها انجام نخواهد شد . هرگاه سيستم ايمني آنتي ژن سطح سلولي اي را پيدا كند كه به عنوان خودي شناخته نشود به آن حمله ميكند و نابودي سلولهاي بيگانه به سرعت اتفاق خواهد افتاد . سيستم ايمني و پادتن ها در شناسايي و نابود كردن پادگنهاي سلولهاي خارجي نقش دارند . در دفع سلول و بافت مثلا در موارد پيوند بافت ، انتقال خون و اكثر بيماري هاي خود ايمني روش عمده سيستم ايمني در رد پيوند بواسطه سلولهايي همچون سلولهاي ارائه كننده پادگن - سلولهاي T كمكي و سلولهاي T سيتوتوكسيك انجام ميشود . اين مقاله بيان ميكند كه چگونه اين سلولها پادگن خارجي را شناسايي ميكنندو همچنين همچنين عمل متقابل آنها را با يكديگر ، سلولهاي ديگر سيستم ايمني و سلولهاي ديگر سيستم ايمني را نشان خواهد داد . در ابتدا به بيان انواع آنتي ژن - روش تشخيص سلولهاي T و گيرنده هاي سلولهاي T ( كه براي اتصال و قفل شدن به آنتي ژن ها به كار ميروند ) ميپردازيم : پادگنهاي سازگاري نسجي ( Major Histocompatibility Complex ) : كلاس هاي متعددي از آنتي ژن هاي سطح سلولي وجود دارد كه در پذيرفتن يا رد كردن سلولها در پيوند ها يا انتقال خون موثرند كه مهمترين آنها MHC است . MHC در گونه هاي مختلف اسامي گوناگون دارد . مثلا در موش تحت عنوان H -2 و در انسان HLA ( پادگن گلوبول سفيد خون ) نام دارد . ولي ما به طور كلي آنرا MHC ميناميم كه به طور فراگير براي تمام گونه ها به كار برده ميشود . MHC ها در انسان توسط يك گروه ژني كه با هم و در محل كروموزوم ششم قرار دارند كد ميشوند . چند صد ژن كار كد كردن اين مولكول را به عهده دارند كه در سه گروه طبقه بندي مي شوند :ژن هايي كه كلاس 1 مولكول را كد ميكنند .ژن هايي كه كار كد كردن كلاس 2 مولكول را به عهده دارند .ژنهايي كه كد كردن مولكول كلاس 1 را انجام ميدهند . ما توجه خود را تنها به كلاس 1 و 2 مولكول MHC معطوف ميكنيم , گروه ژني كد كننده كلاس 3 عمل كد كردن بعضي مولكول هايي را كه در سيستم كمپلمان درگير هستند را به عهده دارد . ژنها هر يك در موضع خود و نزديك به يكديگر قرار دارند . در انسان ژن هاي كلاس 2 خود به 3 گروه تقسيم ميشوند كه آنها را گروه هاي ژني DP , DQ و DR ميناميم . بعد از آن در قسمت مياني , ژن هاي كلاس 3 قرار دارند و در انتهاي ديگر اين دسته ژني ژن هاي كلاس 1 قرار دارند كه به سه گروه A , B و C تقسيم ميشوند . كلاس 1 مولكول MHC از نظر ساختمان از كلاس 2 متمايز است . كلاس 1 از يك زنجيره بزرگ پلي پپتيدي تشكيل شده كه زنجيره آلفا نام دارد و توسط ژنهاي كلاس 1 مولكول MHC كد شده ، 45 كيلو دالتن وزن دارد . يك زنجيره كوچك بتا هم با وزن مولكولي 12 كيلو دالتن روي زنجيره آلفا قرار دارد ولي توسط ژنهايي غير از ژنهاي MHC كد ميشود . زنجيره آلفا ميتواند از محل ژنهاي زيرگروههاي A , B يا C بوجود آيد و لذا بيش از يك نوع مولكول MHC وجود دارد .مولكول هاي كلاس 2 همگي توسط ژنهاي MHC كد ميشوند و از دو زنجيره پلي پپتيدي يكسان با حدودا 30 كيلو دالتن وزن تشكيل شده اند كه اين ها هم يكي آلفا و ديگري بتا نام دارند . اين زنجيره ها ميتوانند از گروه هاي ژني DP , DQ و DR بوجود ميايند و در مورد اين كلاس هم مشابه مورد قبلي بيش از يك نوع مولكول MHC داريم . در كل جمعيت انساني تا كنون بيش از 40 نوع مولكول MHC كلاس 2 شناخته شده و با وجودي كه همگي داراي ساختمان پايه يكساني هستند ولي از نظر ساختمان مولكولي با يكديگر متفاوتند . به همين شكل حدود 80 گونه از كلاس 1 اين مولكول وجود دارد . تعيين اين كه هر شخص كدام يك از مولكولهاي كلاس 1 و 2 را در بدن خود دارد به آساني امكان پذير است . ژنهاي MHC مركز توجه براي انجام تحقيقات هستند چون ساختمانهايي كه آنها كد ميكنند ( مولكول MHC ) داراي نقش بسيار مهمي در سيستم ايمني هستند . ممكن است در مقالات و يا در كنفرانس هاي علمي به واژه HLA - B17 برخورد كنيم . اين واژه به معناي آنتي ژن گروه B انساني با لوكوس شماره 17 است . و به همين صورت كلمه HLA - DR 11 به معناي آنتي ژن لوكوسيت انساني است كه توسط لوكوس شماره 11 ژني در منطقه DR كد ميشود . براي هر منطقه ژني روي يك كروموزوم چندين قطعه كد DNA ميتواند وجود داشته باشد كه هر يك تحت عنوان يك آلل ناميده ميشوند . بطور مثال بعضي افراد آللي را دارند كه چشمان سبز رنگ را كد ميكند . آللهاي مشابه ميتواند در محل ژني مشابه قرار گرفته چشمان را قهوه اي يا آبي كند . همچنين بايد به ياد داشت كه براي هر موقعيت ژني دو آلل وجود دارد كه هر كدام از يكي از والدين گرفته ميشوند . به دليل اين كه آنتي ژن هاي MHC به صورت اساسي در سيستم ايمني بدن درگير هستند , از نظر تعيين درجه و ميزان پاسخ سيستم ايمني به يك پادگن اهميت دارند . از بين ژنهاي بسيار زيادي كه MHC را كد ميكنند بعضي مولكولهاي MHC با ويژگي هاي تحريكي بالاتر در مقايسه با ديگران توليد ميكنند . منظور از بيان اين مطلب اين است كه مولكولهاي MHC احتمالا در ايجاد حالات خود ايمن هم نقش دارند و به نظر ميرسد كه بعضي آلل هاي ژني معين داراي استعداد بيشتري براي به وجود آوردن بيماري هاي خود ايمن دارند . در بدن سالم انسان مولكولهاي MHC را ميتوان تقريبا روي تمام انواع سلولها يافت و اين مولكولها در چگالي از سلولي به سلول ديكر متفاوتند . هرچند مولكولهاي كلاس 2 انحصاري بوده به لنفوسيت هاي B , سلولهاي فاگوسيت كننده ( بويژه سلولهايي كه در عرضه آنتي ژن فعالند ) , سلولهاي وابسته به موقعيت پوششي و تعداد كمي از سلولهاي T محدود ميشوند . البته مولكولهاي كلاس 2 معمولا روي تعداد كمي از سلولهاي تخصص يافته وجود دارند و ميتوانند در واكنشهاي التهابي يا حالات خود ايمني فعال شوند . مولكولهاي MHC اولين و بهترين راه مورد استفاده سيستم ايمني براي تشخيص سلولهاي خودي و بافت بيگانه هستند . سلولهاي ايمني , مولكولهاي MHC روي سطح سلولها را كنترل ميكنند , اگر اين مولكول با الگويي كه سيستم ايمني از مولكولهاي MHC دارند مطابق باشد , سلولهاي سيستم ايمني فعال نخواهند شد . ولي اگر اين مولكولها بيگانه باشند , سيستم ايمني به آنها پاسخ خواهد داد . البته مطمئنا اين سيستم تنها روش سيستم ايمني براي تشخيص بافت هاي خودي و بيگانه نيست . در هنگام انتقال خون يا بافت از شخصي به شخص ديگر پزشكان بايد مولكولهاي سازگاري نسجي مانند مواردي كه در سيستم ABO و سيستم رئوس فعالند را كنترل كنند . كلاس 1 مولكول MHC :مولكولهاي MHC در بدن ما نقش ديگري هم دارند و آن حاضر كردن آنتي ژن هاي سطح سلولي ديگر سلولها براي ارائه به سلولهاي T به منظور تشخيص خودي از بيگانه است . سلولهاي T در عمل نابينا هستند ، به اين معنا كه با اين كه ميتوانند مولكولهاي MHC را شناسايي كنند ولي به طور مستقل قادر به تشخيص هر نوع آنتي ژن ديگري مانند آنتي ژن هاي ويروسي ، باكتريايي و .... نيستند و براي انجام اين كار بايد آنتي ژن ها به آنها ارائه شود و اين كار را مولكول MHC انجام ميدهد . كلاس 1 مولكول MHC تقريبا روي تمام سلولها يافت شده آنتي ژن ها را به سلولهاي T سيتوتوكسيك ارائه ميكنند . در حالي كه كلاس 2 اين مولكولها كه روي سلولهاي ارائه كننده پادگن قرار دارند ، آنتي ژن ها را به سلولهاي T كمكي ارائه ميكنند . غشاي سلولي يك ساختمان بسيار سيال است كه مولكولهاي درون آن ميتوانند به اطراف حركت كرده ، با يكديگر در تماس باشند . كلاس 1 مولكولهاي MHC به سوي سطح سلولها مهاجرت كرده ؛ عمل شناسايي مولكولهاي آنتي ژني را به عهده ميگيرد . اين مولكولها مزيت ويژه اي براي گرفتار كردن و چسبيدن به آنتي ژن هاي ويروسي دارند كه فقط در هنگامي انجام ميشود كه سلول به ويروس آلوده سده باشد . مولكولهاي MHC خود را به مولكولهاي آنتي ژني ديگر پيوند ميزنند و براي اين كار هيچ تفاوتي بين پادگنهاي خودي و غير خودي قائل نيستند . اين مولكولها ( مولكولهاي MHC ) مانند آنتي بادي ها ( پادتن ها ) نيستند كه تنها نوع خاصي از پادگن را شناسايي كنند . هر مولكول MHC ميتواهند به محدوده وسيعي از آنتي ژن ها ( نه همه آنها ) متصل شده ، آنها را ارائه كند . لذا همانطور كه توضيح داده شد ، ما هر يك تعداد مشخص و مختلفي از مولكولهاي MHC داريم كه هر نوع آنها ويژگي مشخصي براي ارائه پادگن به سلولهاي T دارند . به دليل اين كه مولكولهاي MHC به طور مشخصي در روش اتصال به آنتي ژن ها قابل تغيير بوده قدرت انعطاف پذيري دارند ، نقاط مختلفي از يك مولكول آنتي ژن ميتواند به سلول T سيتوتوكسيك ارائه شود . مولكولهاي MHC يكسان ، در فعل و انفعالات خود بيش از انواع ديگر موثرند و اين بدليل ويژگي خاص اين مولكولهاست كه اين ويژگي قدرت سلولهاي T سيتوتوكسيك را در برابر پادگن مشخص ميكند . اين كار به ما كمك ميكند تا مشخص كنيم قدرت واكنش ايمني در برابر پادگن تا چه اندازه خواهد بود . ارائه كردن پادگن ها از نقاط مختلف توسط مولكولهاي MHC باعث تضمين شدن فعاليت بيش از يك نوع از سلولهاي سيتوتوكسيك عليه يك آنتي ژن مي شود . كلاس 2 مولكولهاي MHC : مولكولهاي كلاس 1 تقريبا روي تمام سلولها يافت ميشوند و سلولهاي T سيتوتوكسيك را در حالت عفوني يا تخريب بافتي به حالت آماده باش در مياورند . ولي مولكولهاي نوع 2 نقش ديگري دارند و به طور طبيعي به حضور روي سلولهاي عرضه كننده پادگن ( سلولهاي APC ) محدود ميشوند . اين سلولها ، سلولهاي بيگانه خواري هستند كه خرده ها و باقيمانده هاي بافتي را ميبلعند و داراي استعداد بالقوه اي براي بلعيدن ذرات پادگني هم هستند . سلولهاي APC هيچ تفاوتي بين آنچه ميبلعند قائل نيستند و اين مواد ميتوانند خودي يا غير خودي باشند . ماده فاگوسيتي در كنار سلولها به قطعات كوچك تقسيم ميشود و سپس به سطح سلولهاي APC منتقل ميشوند . در اين محل مولكولهاي MHC كلاس 2 به ذرات پادگني آماده براي ارائه شدن مي چسبند . به دليل اين كه اين پادگن ها مراحل مختلف آماده شدن را طي كرده اند ، بسيار كوچكتر از پادگنهايي هستند كه مولكولهاي كلاس 1 ارائه ميكنند . در واقع تفاوتهاي ساختماني در مولكولهاي كلاس 2 به اين معناست كه آنها تنها مياوانند پادگن هاي كوچك كه مراحل مختلف آماده سازي را طي كرده اند ارائه نمايند . مولكولهاي كلاس 2 همانند كلاس 1 در چگونگي اتصال به يك پادگن و محل ارائه كرئن پادگن قابل انعطاف هستند و يك آنتي ژن مشخص ميتواند با روشهاي متعدد ارائه شده باعث ايجاد پاسخ هاي مختلف ايمني از سلولهاي مختلف شود . سلولهاي T كمكي سلولهاي پاسخ دهنده به پادگن هاي ارائه شده توسط MHC كلاس 2 هستند . اين سلولها در كمك به فعاليت سلولهاي T سيتوتوكسيك و همچنين توليد آنتي بادي توسط سلولهاي B درگير هستند . از اين رو فعاليت سلولهاي T كمكي در دفاع كلي بدن در برابر عوامل بيماريزا بسيار مهم است . گيرنده سلولهاي T : همانطور كه ميدانيم سلولهاي B از آنتي بادي ها كه به سطح سلولهاي آنها چسبيده براي پاسخ دادن به پادگن هاي خارجي استفاده ميكنند . همزمان با اين كار شروع به ساختن آنتي بادي هاي بيشتر كرده آنها را به درون جريان خون وارد ميكنند . سلولهاي T داراي گيرنده هايي براي يافتن پادگن هاي خارجي هستند . اين گيرنده ها ( TCR ها ) در ساختمان و روش متصل شدن به پادگن تا حدي شبيه به آنتي بادي ها هستند و در حقيقت TCR ها و آنتي بادي ها به طور تكاملي با يكديگر در تقابل هستند . در حقيقت ، كلاس 1 و 2 MHC ، TCR ها ، آنتي بادي ها ، CD 4 و CD 8 و گيرنده هاي سلولهاي T همگي در ساختمان شبيه به هم بوده و همه جزو ابر خانواده اي به نام ايمونوگلوبولين ها طبقه بندي ميشوند . با اينكه ايمونوگلوبولين ها همان آنتي بادي ها هستند ، همان TCR ها ، MHC ها و ... هم هستند و لغت ايمونوگلوبولين ها ماهيت و ساختمان مولكولي آنها را بيان ميكند . آنتي بادي ها ، TCR ها و ... همگي از يك يا چند زنجيره پلي پپتيدي با پيوند هاي دي سولفيد و در هم حلقه خورده تشكيل شده اند . حلقه هاي پلي پپتيدي قسمت گلوبولار را تشكيل ميدهند و ساختمان كلي اين مولكولها در سيستم ايمني هم اهميت دارد . لذا كلمه ايمونوگلوبولين چيزي بيش از آنتي بادي را توصيف ميكند . TCR ها تنها هنگامي به پادگن ها متصل ميشوند كه پادگن ها توسط مولكولهاي MHC ارائه شده باشند . هر سلول T ميتواند باعث تحريك ( بيان ) تعداد متعدي از TCR ها در سطح خود شود البته TCR ها قادرند تنها به يك پادگن متصل شوند . يك سلول T متفاوت ، داراي TCR هاي مختلفي خواهد بود كه به ساختمانهاي پادگني مختلف متصل ميشوند . بنابراين جمعيت سلولهاي T تقريبا ً مشابه جمعيت سلولهاي B خواهد بود . هر سلول تنها ميتواند يك پادگن را شناخته به آن پاسخ دهد ؛ ولي در كل ، جمعيت سلولهاي T در عمل به تمام انواع پادگن هايي كه ما احتمالا ً در طول زندگي با آنها برخورد داشته ايم پاسخ مي دهد . مولكولهاي CD 4 و CD 8 : TCR ها به خودي خود قادر به شناختن پادگن نيستند ، بلكه بايد پادگن در ابتدا به يك مولكول MHC بچسبد و بعد به TCR ارائه شود . ضمن اين كه TCR ( گيرنده هاي سلولهاي T ) هاي روي سلولهاي T كمكي تنها مولكولهاي كلاس 2 و TCR هاي روي سلولهاي T سيتوتوكسيك نيز تنها كلاس 1 مولكول MHC را ميشناسند . در ضمن براي مشخص كردن اين كه سلولهاي T سيتوتوكسيك يا كمكي به كدام يك از مولكولهاي MHC پاسخ ميدهند ، مكانيزم خاصي وجود دارد . وقتي يك TCR به يك مولكول MHC و آنتي ژن ضميمه اش متصل ميشود ، CD 4 و CD 8 نقش خود را ايفا ميكنند . همانطور كه قبلا اشاره شد ، چون سلولهاي T كمكي در سطح خود داراي مولكولهاي CD 4 هستند ، تحت عنوان سلولهاي CD 4 هم ناميده ميشوند . و به همين صورت سلولهاي T سيتوتوكسيك هم سلولهاي CD 8 هم نام ميگيرند و اين نيز به دليل وجود مولكولهاي CD 8 است . وقتي يك گيرنده سلول T ( TCR ) به مولكول MHC متصل ميشود ، مولكولهاي CD 4 يا CD 8 هم بايد به مولكول MHC متصل شوند تا يك اتصال قوي به وجود آيد . CD 4 ؛ تنها به كلاس 2 مولكول MHC متصل ميشود ولي در مورد CD 8 با اطمينان كمتري قضاوت ميشود . ولي به نظز ميرسد كه اين مولكول به MHC كلاس 1 متصل ميشود . پيش بردن اين تفاوت كه سلولهاي T كمكي يا سيتوتوكسيك ، كدام يك از مولكولهاي MHC را شناسايي ميكند ، سنس ( حس ) مولكول را به وجود مياورد . سلولهاي T سيتوتوكسيك سلولهاي ويرانگري هستند كه به طور مستقيم در از بين بردن آسيب يا سلولهاي آلوده به ويروس نقش دارند . مولكول MHC كلاس 1 در تمام سلولها يافت ميشود و پادگن را به اين سلولها ارائه ميكند . لذا سلولهاي T سيتوتوكسيك بايد قادر به شناختن MHC كلاس 1 باشند تا بتوانند سلولهاي آلوده را به هر تعداد و در هر جاي بدن نابود كنند . سلولهاي T كمكي سلولهاي كمك كننده هستند و كارشان پاسخ هاي سلولهاي T سيتوتوكسيك يا سلولهاي B و يا متوقف كردن پاسخ هاي غير مقتضي قبل از پيشرفت است و اهميت انها در اين است كه سلولهاي T كمكي تنها بوسيله دسته محدودي از APC ها ( سلول هاي ارائه كننده پادگن ) فعال ميشوند . اگر حوزه وسيعي از سلولها قادر به فعال شدن باشند ، سلولهاي T ميتوانند امكان يك پاسخ ايمني غير مقتضي را فراهم آورند و اين در واكنش هاي التهابي طولاني مدت مشاهده مي شود . تمام سلولهاي هسته دار بدن ، دسته كاملي از كروموزوم ها و ژن ها دارند و سرنوشت سلول ؛ يعني اين كه به سلول فيبروبلاست تبديل شود ، يا سلول مغزي و يا لنفوسيت به اين بستگي دارد كه كدام ژنهاي داخل سلول خاموش و يا روشن هستند . بعضي ژن ها به سلول دستور ميدهند كه به يك لنفوسيت تبديل شود و بعضي ديگر باعث تبديل سلول به سلولهاي مغزي يا ... ميشوند . گاهي اوقات ، ژنهاي نامناسب ميتوانند در سلول هاي غلط فعال ( روشن ) شوند ( مثلا در مورد سرطان ) . اگر به سلول ها تحريك درست وارد شود ، ژنهاي كلاس 2 ميتوانند فعال شوند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت ، روش شناخته شده اي براي مطالعه بيان شدن MHC كلاس 2 در سلولهاي بافت منطقه التهابي هستند . گاهي اوقات ؛ اين اتفاق ، اتفاق مناسبي است و باعث تحريك بيشتر سلولهاي T كمكي در منطقه التهابي شده پاسخ هاي ايمني را به سلول آسيب ديده و يا عفوني تقويت ميكند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت نشان ميدهد كه سيستم ايمني در از بين بردن برخورد هاي آنتي ژني مشكل دارد ، لذا يك كمك اضافه كه شامل بيان موضعي MHC است ، ميتواند بسيار سودمند باشد . هر چند MHC كلاس 2 ميتواند به همين ميزان فعاليت هاي غير مقتضي و نا مناسب سيستم ايمني مانند حالات خود ايمن را افزايش دهد . فعاليت هاي طولاني خود ايمني باعث تحريك بيان MHC در سلولهاي بافت سالم مي شود . به طور مثال ، التهاب فوليكول هاي مو در آلوپسي آرترا را به دليل بيان شدن MHC كلاس 2 مي دانند . اين پيشرفت و زودتر انجام شدن بيان MHC كلاس 2 به دليل تحريك شيميايي - مولكولي توسط سلولهاي التهابي منطقه است . تا به اينجا ، ما ارتباطات بين سلول ها در انواع ارتباط فيزيكي يا ارائه پادگن يا فعالسازي سلولهاي ايمني از طريق گيرنده هاي سطحي را مطالعه كرديم . هر چند ، سيستم ايمني داراي شبكه ارتباطي از راه دوري است كه در ساخت انواع ديگري از مولكولها درگير است . انواع مختلف اين مولكولها ، در فعاليت هاي مختلف سلولهاي سيستم ايمني ، سلولهاي بافت و حتي روي عوامل بيماريزا نقش دارند . اين مولكولها را سايتوكين ها ( سيتوكين ها ) مي نامند . منابع : http://www.ehs.colostate.edu/biosafety/LARmanual/pasteur.htm http://www.usaha.org/speeches/speech98/s98frank.html#top http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0311.html http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0307.html پادگن هاي سازگاري نسجي نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي عالي بسيار خوب خوب متوسط ضعيف نتايج فعلي صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي
بدن انسان داراي توانايي براي تشخيص سلولهاي خودي از غير خودي است و اين قابليت تمايز در قدرت رد پيوند پوست و اعضاي بدن و همچنين در انتفال خون كاملا مشخص است . سيتم نظارت ايمني به طور دائم نوع ساختمان مولكولي روي سلولها و بافتهاي بدن را كنترل ميكند . تا زماني كه اين آنتي ژن هاي سطح سلولي همخوان بوده و بخشي از خودي ها باشند هيچ گونه واكنشي بر ضد آنها انجام نخواهد شد . هرگاه سيستم ايمني آنتي ژن سطح سلولي اي را پيدا كند كه به عنوان خودي شناخته نشود به آن حمله ميكند و نابودي سلولهاي بيگانه به سرعت اتفاق خواهد افتاد . سيستم ايمني و پادتن ها در شناسايي و نابود كردن پادگنهاي سلولهاي خارجي نقش دارند . در دفع سلول و بافت مثلا در موارد پيوند بافت ، انتقال خون و اكثر بيماري هاي خود ايمني روش عمده سيستم ايمني در رد پيوند بواسطه سلولهايي همچون سلولهاي ارائه كننده پادگن - سلولهاي T كمكي و سلولهاي T سيتوتوكسيك انجام ميشود . اين مقاله بيان ميكند كه چگونه اين سلولها پادگن خارجي را شناسايي ميكنندو همچنين همچنين عمل متقابل آنها را با يكديگر ، سلولهاي ديگر سيستم ايمني و سلولهاي ديگر سيستم ايمني را نشان خواهد داد . در ابتدا به بيان انواع آنتي ژن - روش تشخيص سلولهاي T و گيرنده هاي سلولهاي T ( كه براي اتصال و قفل شدن به آنتي ژن ها به كار ميروند ) ميپردازيم : پادگنهاي سازگاري نسجي ( Major Histocompatibility Complex ) : كلاس هاي متعددي از آنتي ژن هاي سطح سلولي وجود دارد كه در پذيرفتن يا رد كردن سلولها در پيوند ها يا انتقال خون موثرند كه مهمترين آنها MHC است . MHC در گونه هاي مختلف اسامي گوناگون دارد . مثلا در موش تحت عنوان H -2 و در انسان HLA ( پادگن گلوبول سفيد خون ) نام دارد . ولي ما به طور كلي آنرا MHC ميناميم كه به طور فراگير براي تمام گونه ها به كار برده ميشود . MHC ها در انسان توسط يك گروه ژني كه با هم و در محل كروموزوم ششم قرار دارند كد ميشوند . چند صد ژن كار كد كردن اين مولكول را به عهده دارند كه در سه گروه طبقه بندي مي شوند :ژن هايي كه كلاس 1 مولكول را كد ميكنند .ژن هايي كه كار كد كردن كلاس 2 مولكول را به عهده دارند .ژنهايي كه كد كردن مولكول كلاس 1 را انجام ميدهند . ما توجه خود را تنها به كلاس 1 و 2 مولكول MHC معطوف ميكنيم , گروه ژني كد كننده كلاس 3 عمل كد كردن بعضي مولكول هايي را كه در سيستم كمپلمان درگير هستند را به عهده دارد . ژنها هر يك در موضع خود و نزديك به يكديگر قرار دارند . در انسان ژن هاي كلاس 2 خود به 3 گروه تقسيم ميشوند كه آنها را گروه هاي ژني DP , DQ و DR ميناميم . بعد از آن در قسمت مياني , ژن هاي كلاس 3 قرار دارند و در انتهاي ديگر اين دسته ژني ژن هاي كلاس 1 قرار دارند كه به سه گروه A , B و C تقسيم ميشوند . كلاس 1 مولكول MHC از نظر ساختمان از كلاس 2 متمايز است . كلاس 1 از يك زنجيره بزرگ پلي پپتيدي تشكيل شده كه زنجيره آلفا نام دارد و توسط ژنهاي كلاس 1 مولكول MHC كد شده ، 45 كيلو دالتن وزن دارد . يك زنجيره كوچك بتا هم با وزن مولكولي 12 كيلو دالتن روي زنجيره آلفا قرار دارد ولي توسط ژنهايي غير از ژنهاي MHC كد ميشود . زنجيره آلفا ميتواند از محل ژنهاي زيرگروههاي A , B يا C بوجود آيد و لذا بيش از يك نوع مولكول MHC وجود دارد .مولكول هاي كلاس 2 همگي توسط ژنهاي MHC كد ميشوند و از دو زنجيره پلي پپتيدي يكسان با حدودا 30 كيلو دالتن وزن تشكيل شده اند كه اين ها هم يكي آلفا و ديگري بتا نام دارند . اين زنجيره ها ميتوانند از گروه هاي ژني DP , DQ و DR بوجود ميايند و در مورد اين كلاس هم مشابه مورد قبلي بيش از يك نوع مولكول MHC داريم . در كل جمعيت انساني تا كنون بيش از 40 نوع مولكول MHC كلاس 2 شناخته شده و با وجودي كه همگي داراي ساختمان پايه يكساني هستند ولي از نظر ساختمان مولكولي با يكديگر متفاوتند . به همين شكل حدود 80 گونه از كلاس 1 اين مولكول وجود دارد . تعيين اين كه هر شخص كدام يك از مولكولهاي كلاس 1 و 2 را در بدن خود دارد به آساني امكان پذير است . ژنهاي MHC مركز توجه براي انجام تحقيقات هستند چون ساختمانهايي كه آنها كد ميكنند ( مولكول MHC ) داراي نقش بسيار مهمي در سيستم ايمني هستند . ممكن است در مقالات و يا در كنفرانس هاي علمي به واژه HLA - B17 برخورد كنيم . اين واژه به معناي آنتي ژن گروه B انساني با لوكوس شماره 17 است . و به همين صورت كلمه HLA - DR 11 به معناي آنتي ژن لوكوسيت انساني است كه توسط لوكوس شماره 11 ژني در منطقه DR كد ميشود . براي هر منطقه ژني روي يك كروموزوم چندين قطعه كد DNA ميتواند وجود داشته باشد كه هر يك تحت عنوان يك آلل ناميده ميشوند . بطور مثال بعضي افراد آللي را دارند كه چشمان سبز رنگ را كد ميكند . آللهاي مشابه ميتواند در محل ژني مشابه قرار گرفته چشمان را قهوه اي يا آبي كند . همچنين بايد به ياد داشت كه براي هر موقعيت ژني دو آلل وجود دارد كه هر كدام از يكي از والدين گرفته ميشوند . به دليل اين كه آنتي ژن هاي MHC به صورت اساسي در سيستم ايمني بدن درگير هستند , از نظر تعيين درجه و ميزان پاسخ سيستم ايمني به يك پادگن اهميت دارند . از بين ژنهاي بسيار زيادي كه MHC را كد ميكنند بعضي مولكولهاي MHC با ويژگي هاي تحريكي بالاتر در مقايسه با ديگران توليد ميكنند . منظور از بيان اين مطلب اين است كه مولكولهاي MHC احتمالا در ايجاد حالات خود ايمن هم نقش دارند و به نظر ميرسد كه بعضي آلل هاي ژني معين داراي استعداد بيشتري براي به وجود آوردن بيماري هاي خود ايمن دارند . در بدن سالم انسان مولكولهاي MHC را ميتوان تقريبا روي تمام انواع سلولها يافت و اين مولكولها در چگالي از سلولي به سلول ديكر متفاوتند . هرچند مولكولهاي كلاس 2 انحصاري بوده به لنفوسيت هاي B , سلولهاي فاگوسيت كننده ( بويژه سلولهايي كه در عرضه آنتي ژن فعالند ) , سلولهاي وابسته به موقعيت پوششي و تعداد كمي از سلولهاي T محدود ميشوند . البته مولكولهاي كلاس 2 معمولا روي تعداد كمي از سلولهاي تخصص يافته وجود دارند و ميتوانند در واكنشهاي التهابي يا حالات خود ايمني فعال شوند . مولكولهاي MHC اولين و بهترين راه مورد استفاده سيستم ايمني براي تشخيص سلولهاي خودي و بافت بيگانه هستند . سلولهاي ايمني , مولكولهاي MHC روي سطح سلولها را كنترل ميكنند , اگر اين مولكول با الگويي كه سيستم ايمني از مولكولهاي MHC دارند مطابق باشد , سلولهاي سيستم ايمني فعال نخواهند شد . ولي اگر اين مولكولها بيگانه باشند , سيستم ايمني به آنها پاسخ خواهد داد . البته مطمئنا اين سيستم تنها روش سيستم ايمني براي تشخيص بافت هاي خودي و بيگانه نيست . در هنگام انتقال خون يا بافت از شخصي به شخص ديگر پزشكان بايد مولكولهاي سازگاري نسجي مانند مواردي كه در سيستم ABO و سيستم رئوس فعالند را كنترل كنند . كلاس 1 مولكول MHC :مولكولهاي MHC در بدن ما نقش ديگري هم دارند و آن حاضر كردن آنتي ژن هاي سطح سلولي ديگر سلولها براي ارائه به سلولهاي T به منظور تشخيص خودي از بيگانه است . سلولهاي T در عمل نابينا هستند ، به اين معنا كه با اين كه ميتوانند مولكولهاي MHC را شناسايي كنند ولي به طور مستقل قادر به تشخيص هر نوع آنتي ژن ديگري مانند آنتي ژن هاي ويروسي ، باكتريايي و .... نيستند و براي انجام اين كار بايد آنتي ژن ها به آنها ارائه شود و اين كار را مولكول MHC انجام ميدهد . كلاس 1 مولكول MHC تقريبا روي تمام سلولها يافت شده آنتي ژن ها را به سلولهاي T سيتوتوكسيك ارائه ميكنند . در حالي كه كلاس 2 اين مولكولها كه روي سلولهاي ارائه كننده پادگن قرار دارند ، آنتي ژن ها را به سلولهاي T كمكي ارائه ميكنند . غشاي سلولي يك ساختمان بسيار سيال است كه مولكولهاي درون آن ميتوانند به اطراف حركت كرده ، با يكديگر در تماس باشند . كلاس 1 مولكولهاي MHC به سوي سطح سلولها مهاجرت كرده ؛ عمل شناسايي مولكولهاي آنتي ژني را به عهده ميگيرد . اين مولكولها مزيت ويژه اي براي گرفتار كردن و چسبيدن به آنتي ژن هاي ويروسي دارند كه فقط در هنگامي انجام ميشود كه سلول به ويروس آلوده سده باشد . مولكولهاي MHC خود را به مولكولهاي آنتي ژني ديگر پيوند ميزنند و براي اين كار هيچ تفاوتي بين پادگنهاي خودي و غير خودي قائل نيستند . اين مولكولها ( مولكولهاي MHC ) مانند آنتي بادي ها ( پادتن ها ) نيستند كه تنها نوع خاصي از پادگن را شناسايي كنند . هر مولكول MHC ميتواهند به محدوده وسيعي از آنتي ژن ها ( نه همه آنها ) متصل شده ، آنها را ارائه كند . لذا همانطور كه توضيح داده شد ، ما هر يك تعداد مشخص و مختلفي از مولكولهاي MHC داريم كه هر نوع آنها ويژگي مشخصي براي ارائه پادگن به سلولهاي T دارند . به دليل اين كه مولكولهاي MHC به طور مشخصي در روش اتصال به آنتي ژن ها قابل تغيير بوده قدرت انعطاف پذيري دارند ، نقاط مختلفي از يك مولكول آنتي ژن ميتواند به سلول T سيتوتوكسيك ارائه شود . مولكولهاي MHC يكسان ، در فعل و انفعالات خود بيش از انواع ديگر موثرند و اين بدليل ويژگي خاص اين مولكولهاست كه اين ويژگي قدرت سلولهاي T سيتوتوكسيك را در برابر پادگن مشخص ميكند . اين كار به ما كمك ميكند تا مشخص كنيم قدرت واكنش ايمني در برابر پادگن تا چه اندازه خواهد بود . ارائه كردن پادگن ها از نقاط مختلف توسط مولكولهاي MHC باعث تضمين شدن فعاليت بيش از يك نوع از سلولهاي سيتوتوكسيك عليه يك آنتي ژن مي شود . كلاس 2 مولكولهاي MHC : مولكولهاي كلاس 1 تقريبا روي تمام سلولها يافت ميشوند و سلولهاي T سيتوتوكسيك را در حالت عفوني يا تخريب بافتي به حالت آماده باش در مياورند . ولي مولكولهاي نوع 2 نقش ديگري دارند و به طور طبيعي به حضور روي سلولهاي عرضه كننده پادگن ( سلولهاي APC ) محدود ميشوند . اين سلولها ، سلولهاي بيگانه خواري هستند كه خرده ها و باقيمانده هاي بافتي را ميبلعند و داراي استعداد بالقوه اي براي بلعيدن ذرات پادگني هم هستند . سلولهاي APC هيچ تفاوتي بين آنچه ميبلعند قائل نيستند و اين مواد ميتوانند خودي يا غير خودي باشند . ماده فاگوسيتي در كنار سلولها به قطعات كوچك تقسيم ميشود و سپس به سطح سلولهاي APC منتقل ميشوند . در اين محل مولكولهاي MHC كلاس 2 به ذرات پادگني آماده براي ارائه شدن مي چسبند . به دليل اين كه اين پادگن ها مراحل مختلف آماده شدن را طي كرده اند ، بسيار كوچكتر از پادگنهايي هستند كه مولكولهاي كلاس 1 ارائه ميكنند . در واقع تفاوتهاي ساختماني در مولكولهاي كلاس 2 به اين معناست كه آنها تنها مياوانند پادگن هاي كوچك كه مراحل مختلف آماده سازي را طي كرده اند ارائه نمايند . مولكولهاي كلاس 2 همانند كلاس 1 در چگونگي اتصال به يك پادگن و محل ارائه كرئن پادگن قابل انعطاف هستند و يك آنتي ژن مشخص ميتواند با روشهاي متعدد ارائه شده باعث ايجاد پاسخ هاي مختلف ايمني از سلولهاي مختلف شود . سلولهاي T كمكي سلولهاي پاسخ دهنده به پادگن هاي ارائه شده توسط MHC كلاس 2 هستند . اين سلولها در كمك به فعاليت سلولهاي T سيتوتوكسيك و همچنين توليد آنتي بادي توسط سلولهاي B درگير هستند . از اين رو فعاليت سلولهاي T كمكي در دفاع كلي بدن در برابر عوامل بيماريزا بسيار مهم است . گيرنده سلولهاي T : همانطور كه ميدانيم سلولهاي B از آنتي بادي ها كه به سطح سلولهاي آنها چسبيده براي پاسخ دادن به پادگن هاي خارجي استفاده ميكنند . همزمان با اين كار شروع به ساختن آنتي بادي هاي بيشتر كرده آنها را به درون جريان خون وارد ميكنند . سلولهاي T داراي گيرنده هايي براي يافتن پادگن هاي خارجي هستند . اين گيرنده ها ( TCR ها ) در ساختمان و روش متصل شدن به پادگن تا حدي شبيه به آنتي بادي ها هستند و در حقيقت TCR ها و آنتي بادي ها به طور تكاملي با يكديگر در تقابل هستند . در حقيقت ، كلاس 1 و 2 MHC ، TCR ها ، آنتي بادي ها ، CD 4 و CD 8 و گيرنده هاي سلولهاي T همگي در ساختمان شبيه به هم بوده و همه جزو ابر خانواده اي به نام ايمونوگلوبولين ها طبقه بندي ميشوند . با اينكه ايمونوگلوبولين ها همان آنتي بادي ها هستند ، همان TCR ها ، MHC ها و ... هم هستند و لغت ايمونوگلوبولين ها ماهيت و ساختمان مولكولي آنها را بيان ميكند . آنتي بادي ها ، TCR ها و ... همگي از يك يا چند زنجيره پلي پپتيدي با پيوند هاي دي سولفيد و در هم حلقه خورده تشكيل شده اند . حلقه هاي پلي پپتيدي قسمت گلوبولار را تشكيل ميدهند و ساختمان كلي اين مولكولها در سيستم ايمني هم اهميت دارد . لذا كلمه ايمونوگلوبولين چيزي بيش از آنتي بادي را توصيف ميكند . TCR ها تنها هنگامي به پادگن ها متصل ميشوند كه پادگن ها توسط مولكولهاي MHC ارائه شده باشند . هر سلول T ميتواند باعث تحريك ( بيان ) تعداد متعدي از TCR ها در سطح خود شود البته TCR ها قادرند تنها به يك پادگن متصل شوند . يك سلول T متفاوت ، داراي TCR هاي مختلفي خواهد بود كه به ساختمانهاي پادگني مختلف متصل ميشوند . بنابراين جمعيت سلولهاي T تقريبا ً مشابه جمعيت سلولهاي B خواهد بود . هر سلول تنها ميتواند يك پادگن را شناخته به آن پاسخ دهد ؛ ولي در كل ، جمعيت سلولهاي T در عمل به تمام انواع پادگن هايي كه ما احتمالا ً در طول زندگي با آنها برخورد داشته ايم پاسخ مي دهد . مولكولهاي CD 4 و CD 8 : TCR ها به خودي خود قادر به شناختن پادگن نيستند ، بلكه بايد پادگن در ابتدا به يك مولكول MHC بچسبد و بعد به TCR ارائه شود . ضمن اين كه TCR ( گيرنده هاي سلولهاي T ) هاي روي سلولهاي T كمكي تنها مولكولهاي كلاس 2 و TCR هاي روي سلولهاي T سيتوتوكسيك نيز تنها كلاس 1 مولكول MHC را ميشناسند . در ضمن براي مشخص كردن اين كه سلولهاي T سيتوتوكسيك يا كمكي به كدام يك از مولكولهاي MHC پاسخ ميدهند ، مكانيزم خاصي وجود دارد . وقتي يك TCR به يك مولكول MHC و آنتي ژن ضميمه اش متصل ميشود ، CD 4 و CD 8 نقش خود را ايفا ميكنند . همانطور كه قبلا اشاره شد ، چون سلولهاي T كمكي در سطح خود داراي مولكولهاي CD 4 هستند ، تحت عنوان سلولهاي CD 4 هم ناميده ميشوند . و به همين صورت سلولهاي T سيتوتوكسيك هم سلولهاي CD 8 هم نام ميگيرند و اين نيز به دليل وجود مولكولهاي CD 8 است . وقتي يك گيرنده سلول T ( TCR ) به مولكول MHC متصل ميشود ، مولكولهاي CD 4 يا CD 8 هم بايد به مولكول MHC متصل شوند تا يك اتصال قوي به وجود آيد . CD 4 ؛ تنها به كلاس 2 مولكول MHC متصل ميشود ولي در مورد CD 8 با اطمينان كمتري قضاوت ميشود . ولي به نظز ميرسد كه اين مولكول به MHC كلاس 1 متصل ميشود . پيش بردن اين تفاوت كه سلولهاي T كمكي يا سيتوتوكسيك ، كدام يك از مولكولهاي MHC را شناسايي ميكند ، سنس ( حس ) مولكول را به وجود مياورد . سلولهاي T سيتوتوكسيك سلولهاي ويرانگري هستند كه به طور مستقيم در از بين بردن آسيب يا سلولهاي آلوده به ويروس نقش دارند . مولكول MHC كلاس 1 در تمام سلولها يافت ميشود و پادگن را به اين سلولها ارائه ميكند . لذا سلولهاي T سيتوتوكسيك بايد قادر به شناختن MHC كلاس 1 باشند تا بتوانند سلولهاي آلوده را به هر تعداد و در هر جاي بدن نابود كنند . سلولهاي T كمكي سلولهاي كمك كننده هستند و كارشان پاسخ هاي سلولهاي T سيتوتوكسيك يا سلولهاي B و يا متوقف كردن پاسخ هاي غير مقتضي قبل از پيشرفت است و اهميت انها در اين است كه سلولهاي T كمكي تنها بوسيله دسته محدودي از APC ها ( سلول هاي ارائه كننده پادگن ) فعال ميشوند . اگر حوزه وسيعي از سلولها قادر به فعال شدن باشند ، سلولهاي T ميتوانند امكان يك پاسخ ايمني غير مقتضي را فراهم آورند و اين در واكنش هاي التهابي طولاني مدت مشاهده مي شود . تمام سلولهاي هسته دار بدن ، دسته كاملي از كروموزوم ها و ژن ها دارند و سرنوشت سلول ؛ يعني اين كه به سلول فيبروبلاست تبديل شود ، يا سلول مغزي و يا لنفوسيت به اين بستگي دارد كه كدام ژنهاي داخل سلول خاموش و يا روشن هستند . بعضي ژن ها به سلول دستور ميدهند كه به يك لنفوسيت تبديل شود و بعضي ديگر باعث تبديل سلول به سلولهاي مغزي يا ... ميشوند . گاهي اوقات ، ژنهاي نامناسب ميتوانند در سلول هاي غلط فعال ( روشن ) شوند ( مثلا در مورد سرطان ) . اگر به سلول ها تحريك درست وارد شود ، ژنهاي كلاس 2 ميتوانند فعال شوند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت ، روش شناخته شده اي براي مطالعه بيان شدن MHC كلاس 2 در سلولهاي بافت منطقه التهابي هستند . گاهي اوقات ؛ اين اتفاق ، اتفاق مناسبي است و باعث تحريك بيشتر سلولهاي T كمكي در منطقه التهابي شده پاسخ هاي ايمني را به سلول آسيب ديده و يا عفوني تقويت ميكند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت نشان ميدهد كه سيستم ايمني در از بين بردن برخورد هاي آنتي ژني مشكل دارد ، لذا يك كمك اضافه كه شامل بيان موضعي MHC است ، ميتواند بسيار سودمند باشد . هر چند MHC كلاس 2 ميتواند به همين ميزان فعاليت هاي غير مقتضي و نا مناسب سيستم ايمني مانند حالات خود ايمن را افزايش دهد . فعاليت هاي طولاني خود ايمني باعث تحريك بيان MHC در سلولهاي بافت سالم مي شود . به طور مثال ، التهاب فوليكول هاي مو در آلوپسي آرترا را به دليل بيان شدن MHC كلاس 2 مي دانند . اين پيشرفت و زودتر انجام شدن بيان MHC كلاس 2 به دليل تحريك شيميايي - مولكولي توسط سلولهاي التهابي منطقه است . تا به اينجا ، ما ارتباطات بين سلول ها در انواع ارتباط فيزيكي يا ارائه پادگن يا فعالسازي سلولهاي ايمني از طريق گيرنده هاي سطحي را مطالعه كرديم . هر چند ، سيستم ايمني داراي شبكه ارتباطي از راه دوري است كه در ساخت انواع ديگري از مولكولها درگير است . انواع مختلف اين مولكولها ، در فعاليت هاي مختلف سلولهاي سيستم ايمني ، سلولهاي بافت و حتي روي عوامل بيماريزا نقش دارند . اين مولكولها را سايتوكين ها ( سيتوكين ها ) مي نامند . منابع : http://www.ehs.colostate.edu/biosafety/LARmanual/pasteur.htm http://www.usaha.org/speeches/speech98/s98frank.html#top http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0311.html http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0307.html پادگن هاي سازگاري نسجي نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي عالي بسيار خوب خوب متوسط ضعيف نتايج فعلي صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي
كلاس 1 مولكول MHC :مولكولهاي MHC در بدن ما نقش ديگري هم دارند و آن حاضر كردن آنتي ژن هاي سطح سلولي ديگر سلولها براي ارائه به سلولهاي T به منظور تشخيص خودي از بيگانه است . سلولهاي T در عمل نابينا هستند ، به اين معنا كه با اين كه ميتوانند مولكولهاي MHC را شناسايي كنند ولي به طور مستقل قادر به تشخيص هر نوع آنتي ژن ديگري مانند آنتي ژن هاي ويروسي ، باكتريايي و .... نيستند و براي انجام اين كار بايد آنتي ژن ها به آنها ارائه شود و اين كار را مولكول MHC انجام ميدهد . كلاس 1 مولكول MHC تقريبا روي تمام سلولها يافت شده آنتي ژن ها را به سلولهاي T سيتوتوكسيك ارائه ميكنند . در حالي كه كلاس 2 اين مولكولها كه روي سلولهاي ارائه كننده پادگن قرار دارند ، آنتي ژن ها را به سلولهاي T كمكي ارائه ميكنند . غشاي سلولي يك ساختمان بسيار سيال است كه مولكولهاي درون آن ميتوانند به اطراف حركت كرده ، با يكديگر در تماس باشند . كلاس 1 مولكولهاي MHC به سوي سطح سلولها مهاجرت كرده ؛ عمل شناسايي مولكولهاي آنتي ژني را به عهده ميگيرد . اين مولكولها مزيت ويژه اي براي گرفتار كردن و چسبيدن به آنتي ژن هاي ويروسي دارند كه فقط در هنگامي انجام ميشود كه سلول به ويروس آلوده سده باشد . مولكولهاي MHC خود را به مولكولهاي آنتي ژني ديگر پيوند ميزنند و براي اين كار هيچ تفاوتي بين پادگنهاي خودي و غير خودي قائل نيستند . اين مولكولها ( مولكولهاي MHC ) مانند آنتي بادي ها ( پادتن ها ) نيستند كه تنها نوع خاصي از پادگن را شناسايي كنند . هر مولكول MHC ميتواهند به محدوده وسيعي از آنتي ژن ها ( نه همه آنها ) متصل شده ، آنها را ارائه كند . لذا همانطور كه توضيح داده شد ، ما هر يك تعداد مشخص و مختلفي از مولكولهاي MHC داريم كه هر نوع آنها ويژگي مشخصي براي ارائه پادگن به سلولهاي T دارند . به دليل اين كه مولكولهاي MHC به طور مشخصي در روش اتصال به آنتي ژن ها قابل تغيير بوده قدرت انعطاف پذيري دارند ، نقاط مختلفي از يك مولكول آنتي ژن ميتواند به سلول T سيتوتوكسيك ارائه شود . مولكولهاي MHC يكسان ، در فعل و انفعالات خود بيش از انواع ديگر موثرند و اين بدليل ويژگي خاص اين مولكولهاست كه اين ويژگي قدرت سلولهاي T سيتوتوكسيك را در برابر پادگن مشخص ميكند . اين كار به ما كمك ميكند تا مشخص كنيم قدرت واكنش ايمني در برابر پادگن تا چه اندازه خواهد بود . ارائه كردن پادگن ها از نقاط مختلف توسط مولكولهاي MHC باعث تضمين شدن فعاليت بيش از يك نوع از سلولهاي سيتوتوكسيك عليه يك آنتي ژن مي شود . كلاس 2 مولكولهاي MHC : مولكولهاي كلاس 1 تقريبا روي تمام سلولها يافت ميشوند و سلولهاي T سيتوتوكسيك را در حالت عفوني يا تخريب بافتي به حالت آماده باش در مياورند . ولي مولكولهاي نوع 2 نقش ديگري دارند و به طور طبيعي به حضور روي سلولهاي عرضه كننده پادگن ( سلولهاي APC ) محدود ميشوند . اين سلولها ، سلولهاي بيگانه خواري هستند كه خرده ها و باقيمانده هاي بافتي را ميبلعند و داراي استعداد بالقوه اي براي بلعيدن ذرات پادگني هم هستند . سلولهاي APC هيچ تفاوتي بين آنچه ميبلعند قائل نيستند و اين مواد ميتوانند خودي يا غير خودي باشند . ماده فاگوسيتي در كنار سلولها به قطعات كوچك تقسيم ميشود و سپس به سطح سلولهاي APC منتقل ميشوند . در اين محل مولكولهاي MHC كلاس 2 به ذرات پادگني آماده براي ارائه شدن مي چسبند . به دليل اين كه اين پادگن ها مراحل مختلف آماده شدن را طي كرده اند ، بسيار كوچكتر از پادگنهايي هستند كه مولكولهاي كلاس 1 ارائه ميكنند . در واقع تفاوتهاي ساختماني در مولكولهاي كلاس 2 به اين معناست كه آنها تنها مياوانند پادگن هاي كوچك كه مراحل مختلف آماده سازي را طي كرده اند ارائه نمايند . مولكولهاي كلاس 2 همانند كلاس 1 در چگونگي اتصال به يك پادگن و محل ارائه كرئن پادگن قابل انعطاف هستند و يك آنتي ژن مشخص ميتواند با روشهاي متعدد ارائه شده باعث ايجاد پاسخ هاي مختلف ايمني از سلولهاي مختلف شود . سلولهاي T كمكي سلولهاي پاسخ دهنده به پادگن هاي ارائه شده توسط MHC كلاس 2 هستند . اين سلولها در كمك به فعاليت سلولهاي T سيتوتوكسيك و همچنين توليد آنتي بادي توسط سلولهاي B درگير هستند . از اين رو فعاليت سلولهاي T كمكي در دفاع كلي بدن در برابر عوامل بيماريزا بسيار مهم است . گيرنده سلولهاي T : همانطور كه ميدانيم سلولهاي B از آنتي بادي ها كه به سطح سلولهاي آنها چسبيده براي پاسخ دادن به پادگن هاي خارجي استفاده ميكنند . همزمان با اين كار شروع به ساختن آنتي بادي هاي بيشتر كرده آنها را به درون جريان خون وارد ميكنند . سلولهاي T داراي گيرنده هايي براي يافتن پادگن هاي خارجي هستند . اين گيرنده ها ( TCR ها ) در ساختمان و روش متصل شدن به پادگن تا حدي شبيه به آنتي بادي ها هستند و در حقيقت TCR ها و آنتي بادي ها به طور تكاملي با يكديگر در تقابل هستند . در حقيقت ، كلاس 1 و 2 MHC ، TCR ها ، آنتي بادي ها ، CD 4 و CD 8 و گيرنده هاي سلولهاي T همگي در ساختمان شبيه به هم بوده و همه جزو ابر خانواده اي به نام ايمونوگلوبولين ها طبقه بندي ميشوند . با اينكه ايمونوگلوبولين ها همان آنتي بادي ها هستند ، همان TCR ها ، MHC ها و ... هم هستند و لغت ايمونوگلوبولين ها ماهيت و ساختمان مولكولي آنها را بيان ميكند . آنتي بادي ها ، TCR ها و ... همگي از يك يا چند زنجيره پلي پپتيدي با پيوند هاي دي سولفيد و در هم حلقه خورده تشكيل شده اند . حلقه هاي پلي پپتيدي قسمت گلوبولار را تشكيل ميدهند و ساختمان كلي اين مولكولها در سيستم ايمني هم اهميت دارد . لذا كلمه ايمونوگلوبولين چيزي بيش از آنتي بادي را توصيف ميكند . TCR ها تنها هنگامي به پادگن ها متصل ميشوند كه پادگن ها توسط مولكولهاي MHC ارائه شده باشند . هر سلول T ميتواند باعث تحريك ( بيان ) تعداد متعدي از TCR ها در سطح خود شود البته TCR ها قادرند تنها به يك پادگن متصل شوند . يك سلول T متفاوت ، داراي TCR هاي مختلفي خواهد بود كه به ساختمانهاي پادگني مختلف متصل ميشوند . بنابراين جمعيت سلولهاي T تقريبا ً مشابه جمعيت سلولهاي B خواهد بود . هر سلول تنها ميتواند يك پادگن را شناخته به آن پاسخ دهد ؛ ولي در كل ، جمعيت سلولهاي T در عمل به تمام انواع پادگن هايي كه ما احتمالا ً در طول زندگي با آنها برخورد داشته ايم پاسخ مي دهد . مولكولهاي CD 4 و CD 8 : TCR ها به خودي خود قادر به شناختن پادگن نيستند ، بلكه بايد پادگن در ابتدا به يك مولكول MHC بچسبد و بعد به TCR ارائه شود . ضمن اين كه TCR ( گيرنده هاي سلولهاي T ) هاي روي سلولهاي T كمكي تنها مولكولهاي كلاس 2 و TCR هاي روي سلولهاي T سيتوتوكسيك نيز تنها كلاس 1 مولكول MHC را ميشناسند . در ضمن براي مشخص كردن اين كه سلولهاي T سيتوتوكسيك يا كمكي به كدام يك از مولكولهاي MHC پاسخ ميدهند ، مكانيزم خاصي وجود دارد . وقتي يك TCR به يك مولكول MHC و آنتي ژن ضميمه اش متصل ميشود ، CD 4 و CD 8 نقش خود را ايفا ميكنند . همانطور كه قبلا اشاره شد ، چون سلولهاي T كمكي در سطح خود داراي مولكولهاي CD 4 هستند ، تحت عنوان سلولهاي CD 4 هم ناميده ميشوند . و به همين صورت سلولهاي T سيتوتوكسيك هم سلولهاي CD 8 هم نام ميگيرند و اين نيز به دليل وجود مولكولهاي CD 8 است . وقتي يك گيرنده سلول T ( TCR ) به مولكول MHC متصل ميشود ، مولكولهاي CD 4 يا CD 8 هم بايد به مولكول MHC متصل شوند تا يك اتصال قوي به وجود آيد . CD 4 ؛ تنها به كلاس 2 مولكول MHC متصل ميشود ولي در مورد CD 8 با اطمينان كمتري قضاوت ميشود . ولي به نظز ميرسد كه اين مولكول به MHC كلاس 1 متصل ميشود . پيش بردن اين تفاوت كه سلولهاي T كمكي يا سيتوتوكسيك ، كدام يك از مولكولهاي MHC را شناسايي ميكند ، سنس ( حس ) مولكول را به وجود مياورد . سلولهاي T سيتوتوكسيك سلولهاي ويرانگري هستند كه به طور مستقيم در از بين بردن آسيب يا سلولهاي آلوده به ويروس نقش دارند . مولكول MHC كلاس 1 در تمام سلولها يافت ميشود و پادگن را به اين سلولها ارائه ميكند . لذا سلولهاي T سيتوتوكسيك بايد قادر به شناختن MHC كلاس 1 باشند تا بتوانند سلولهاي آلوده را به هر تعداد و در هر جاي بدن نابود كنند . سلولهاي T كمكي سلولهاي كمك كننده هستند و كارشان پاسخ هاي سلولهاي T سيتوتوكسيك يا سلولهاي B و يا متوقف كردن پاسخ هاي غير مقتضي قبل از پيشرفت است و اهميت انها در اين است كه سلولهاي T كمكي تنها بوسيله دسته محدودي از APC ها ( سلول هاي ارائه كننده پادگن ) فعال ميشوند . اگر حوزه وسيعي از سلولها قادر به فعال شدن باشند ، سلولهاي T ميتوانند امكان يك پاسخ ايمني غير مقتضي را فراهم آورند و اين در واكنش هاي التهابي طولاني مدت مشاهده مي شود . تمام سلولهاي هسته دار بدن ، دسته كاملي از كروموزوم ها و ژن ها دارند و سرنوشت سلول ؛ يعني اين كه به سلول فيبروبلاست تبديل شود ، يا سلول مغزي و يا لنفوسيت به اين بستگي دارد كه كدام ژنهاي داخل سلول خاموش و يا روشن هستند . بعضي ژن ها به سلول دستور ميدهند كه به يك لنفوسيت تبديل شود و بعضي ديگر باعث تبديل سلول به سلولهاي مغزي يا ... ميشوند . گاهي اوقات ، ژنهاي نامناسب ميتوانند در سلول هاي غلط فعال ( روشن ) شوند ( مثلا در مورد سرطان ) . اگر به سلول ها تحريك درست وارد شود ، ژنهاي كلاس 2 ميتوانند فعال شوند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت ، روش شناخته شده اي براي مطالعه بيان شدن MHC كلاس 2 در سلولهاي بافت منطقه التهابي هستند . گاهي اوقات ؛ اين اتفاق ، اتفاق مناسبي است و باعث تحريك بيشتر سلولهاي T كمكي در منطقه التهابي شده پاسخ هاي ايمني را به سلول آسيب ديده و يا عفوني تقويت ميكند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت نشان ميدهد كه سيستم ايمني در از بين بردن برخورد هاي آنتي ژني مشكل دارد ، لذا يك كمك اضافه كه شامل بيان موضعي MHC است ، ميتواند بسيار سودمند باشد . هر چند MHC كلاس 2 ميتواند به همين ميزان فعاليت هاي غير مقتضي و نا مناسب سيستم ايمني مانند حالات خود ايمن را افزايش دهد . فعاليت هاي طولاني خود ايمني باعث تحريك بيان MHC در سلولهاي بافت سالم مي شود . به طور مثال ، التهاب فوليكول هاي مو در آلوپسي آرترا را به دليل بيان شدن MHC كلاس 2 مي دانند . اين پيشرفت و زودتر انجام شدن بيان MHC كلاس 2 به دليل تحريك شيميايي - مولكولي توسط سلولهاي التهابي منطقه است . تا به اينجا ، ما ارتباطات بين سلول ها در انواع ارتباط فيزيكي يا ارائه پادگن يا فعالسازي سلولهاي ايمني از طريق گيرنده هاي سطحي را مطالعه كرديم . هر چند ، سيستم ايمني داراي شبكه ارتباطي از راه دوري است كه در ساخت انواع ديگري از مولكولها درگير است . انواع مختلف اين مولكولها ، در فعاليت هاي مختلف سلولهاي سيستم ايمني ، سلولهاي بافت و حتي روي عوامل بيماريزا نقش دارند . اين مولكولها را سايتوكين ها ( سيتوكين ها ) مي نامند . منابع : http://www.ehs.colostate.edu/biosafety/LARmanual/pasteur.htm http://www.usaha.org/speeches/speech98/s98frank.html#top http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0311.html http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0307.html پادگن هاي سازگاري نسجي نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي عالي بسيار خوب خوب متوسط ضعيف نتايج فعلي صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي
كلاس 2 مولكولهاي MHC : مولكولهاي كلاس 1 تقريبا روي تمام سلولها يافت ميشوند و سلولهاي T سيتوتوكسيك را در حالت عفوني يا تخريب بافتي به حالت آماده باش در مياورند . ولي مولكولهاي نوع 2 نقش ديگري دارند و به طور طبيعي به حضور روي سلولهاي عرضه كننده پادگن ( سلولهاي APC ) محدود ميشوند . اين سلولها ، سلولهاي بيگانه خواري هستند كه خرده ها و باقيمانده هاي بافتي را ميبلعند و داراي استعداد بالقوه اي براي بلعيدن ذرات پادگني هم هستند . سلولهاي APC هيچ تفاوتي بين آنچه ميبلعند قائل نيستند و اين مواد ميتوانند خودي يا غير خودي باشند . ماده فاگوسيتي در كنار سلولها به قطعات كوچك تقسيم ميشود و سپس به سطح سلولهاي APC منتقل ميشوند . در اين محل مولكولهاي MHC كلاس 2 به ذرات پادگني آماده براي ارائه شدن مي چسبند . به دليل اين كه اين پادگن ها مراحل مختلف آماده شدن را طي كرده اند ، بسيار كوچكتر از پادگنهايي هستند كه مولكولهاي كلاس 1 ارائه ميكنند . در واقع تفاوتهاي ساختماني در مولكولهاي كلاس 2 به اين معناست كه آنها تنها مياوانند پادگن هاي كوچك كه مراحل مختلف آماده سازي را طي كرده اند ارائه نمايند . مولكولهاي كلاس 2 همانند كلاس 1 در چگونگي اتصال به يك پادگن و محل ارائه كرئن پادگن قابل انعطاف هستند و يك آنتي ژن مشخص ميتواند با روشهاي متعدد ارائه شده باعث ايجاد پاسخ هاي مختلف ايمني از سلولهاي مختلف شود . سلولهاي T كمكي سلولهاي پاسخ دهنده به پادگن هاي ارائه شده توسط MHC كلاس 2 هستند . اين سلولها در كمك به فعاليت سلولهاي T سيتوتوكسيك و همچنين توليد آنتي بادي توسط سلولهاي B درگير هستند . از اين رو فعاليت سلولهاي T كمكي در دفاع كلي بدن در برابر عوامل بيماريزا بسيار مهم است . گيرنده سلولهاي T : همانطور كه ميدانيم سلولهاي B از آنتي بادي ها كه به سطح سلولهاي آنها چسبيده براي پاسخ دادن به پادگن هاي خارجي استفاده ميكنند . همزمان با اين كار شروع به ساختن آنتي بادي هاي بيشتر كرده آنها را به درون جريان خون وارد ميكنند . سلولهاي T داراي گيرنده هايي براي يافتن پادگن هاي خارجي هستند . اين گيرنده ها ( TCR ها ) در ساختمان و روش متصل شدن به پادگن تا حدي شبيه به آنتي بادي ها هستند و در حقيقت TCR ها و آنتي بادي ها به طور تكاملي با يكديگر در تقابل هستند . در حقيقت ، كلاس 1 و 2 MHC ، TCR ها ، آنتي بادي ها ، CD 4 و CD 8 و گيرنده هاي سلولهاي T همگي در ساختمان شبيه به هم بوده و همه جزو ابر خانواده اي به نام ايمونوگلوبولين ها طبقه بندي ميشوند . با اينكه ايمونوگلوبولين ها همان آنتي بادي ها هستند ، همان TCR ها ، MHC ها و ... هم هستند و لغت ايمونوگلوبولين ها ماهيت و ساختمان مولكولي آنها را بيان ميكند . آنتي بادي ها ، TCR ها و ... همگي از يك يا چند زنجيره پلي پپتيدي با پيوند هاي دي سولفيد و در هم حلقه خورده تشكيل شده اند . حلقه هاي پلي پپتيدي قسمت گلوبولار را تشكيل ميدهند و ساختمان كلي اين مولكولها در سيستم ايمني هم اهميت دارد . لذا كلمه ايمونوگلوبولين چيزي بيش از آنتي بادي را توصيف ميكند . TCR ها تنها هنگامي به پادگن ها متصل ميشوند كه پادگن ها توسط مولكولهاي MHC ارائه شده باشند . هر سلول T ميتواند باعث تحريك ( بيان ) تعداد متعدي از TCR ها در سطح خود شود البته TCR ها قادرند تنها به يك پادگن متصل شوند . يك سلول T متفاوت ، داراي TCR هاي مختلفي خواهد بود كه به ساختمانهاي پادگني مختلف متصل ميشوند . بنابراين جمعيت سلولهاي T تقريبا ً مشابه جمعيت سلولهاي B خواهد بود . هر سلول تنها ميتواند يك پادگن را شناخته به آن پاسخ دهد ؛ ولي در كل ، جمعيت سلولهاي T در عمل به تمام انواع پادگن هايي كه ما احتمالا ً در طول زندگي با آنها برخورد داشته ايم پاسخ مي دهد . مولكولهاي CD 4 و CD 8 : TCR ها به خودي خود قادر به شناختن پادگن نيستند ، بلكه بايد پادگن در ابتدا به يك مولكول MHC بچسبد و بعد به TCR ارائه شود . ضمن اين كه TCR ( گيرنده هاي سلولهاي T ) هاي روي سلولهاي T كمكي تنها مولكولهاي كلاس 2 و TCR هاي روي سلولهاي T سيتوتوكسيك نيز تنها كلاس 1 مولكول MHC را ميشناسند . در ضمن براي مشخص كردن اين كه سلولهاي T سيتوتوكسيك يا كمكي به كدام يك از مولكولهاي MHC پاسخ ميدهند ، مكانيزم خاصي وجود دارد . وقتي يك TCR به يك مولكول MHC و آنتي ژن ضميمه اش متصل ميشود ، CD 4 و CD 8 نقش خود را ايفا ميكنند . همانطور كه قبلا اشاره شد ، چون سلولهاي T كمكي در سطح خود داراي مولكولهاي CD 4 هستند ، تحت عنوان سلولهاي CD 4 هم ناميده ميشوند . و به همين صورت سلولهاي T سيتوتوكسيك هم سلولهاي CD 8 هم نام ميگيرند و اين نيز به دليل وجود مولكولهاي CD 8 است . وقتي يك گيرنده سلول T ( TCR ) به مولكول MHC متصل ميشود ، مولكولهاي CD 4 يا CD 8 هم بايد به مولكول MHC متصل شوند تا يك اتصال قوي به وجود آيد . CD 4 ؛ تنها به كلاس 2 مولكول MHC متصل ميشود ولي در مورد CD 8 با اطمينان كمتري قضاوت ميشود . ولي به نظز ميرسد كه اين مولكول به MHC كلاس 1 متصل ميشود . پيش بردن اين تفاوت كه سلولهاي T كمكي يا سيتوتوكسيك ، كدام يك از مولكولهاي MHC را شناسايي ميكند ، سنس ( حس ) مولكول را به وجود مياورد . سلولهاي T سيتوتوكسيك سلولهاي ويرانگري هستند كه به طور مستقيم در از بين بردن آسيب يا سلولهاي آلوده به ويروس نقش دارند . مولكول MHC كلاس 1 در تمام سلولها يافت ميشود و پادگن را به اين سلولها ارائه ميكند . لذا سلولهاي T سيتوتوكسيك بايد قادر به شناختن MHC كلاس 1 باشند تا بتوانند سلولهاي آلوده را به هر تعداد و در هر جاي بدن نابود كنند . سلولهاي T كمكي سلولهاي كمك كننده هستند و كارشان پاسخ هاي سلولهاي T سيتوتوكسيك يا سلولهاي B و يا متوقف كردن پاسخ هاي غير مقتضي قبل از پيشرفت است و اهميت انها در اين است كه سلولهاي T كمكي تنها بوسيله دسته محدودي از APC ها ( سلول هاي ارائه كننده پادگن ) فعال ميشوند . اگر حوزه وسيعي از سلولها قادر به فعال شدن باشند ، سلولهاي T ميتوانند امكان يك پاسخ ايمني غير مقتضي را فراهم آورند و اين در واكنش هاي التهابي طولاني مدت مشاهده مي شود . تمام سلولهاي هسته دار بدن ، دسته كاملي از كروموزوم ها و ژن ها دارند و سرنوشت سلول ؛ يعني اين كه به سلول فيبروبلاست تبديل شود ، يا سلول مغزي و يا لنفوسيت به اين بستگي دارد كه كدام ژنهاي داخل سلول خاموش و يا روشن هستند . بعضي ژن ها به سلول دستور ميدهند كه به يك لنفوسيت تبديل شود و بعضي ديگر باعث تبديل سلول به سلولهاي مغزي يا ... ميشوند . گاهي اوقات ، ژنهاي نامناسب ميتوانند در سلول هاي غلط فعال ( روشن ) شوند ( مثلا در مورد سرطان ) . اگر به سلول ها تحريك درست وارد شود ، ژنهاي كلاس 2 ميتوانند فعال شوند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت ، روش شناخته شده اي براي مطالعه بيان شدن MHC كلاس 2 در سلولهاي بافت منطقه التهابي هستند . گاهي اوقات ؛ اين اتفاق ، اتفاق مناسبي است و باعث تحريك بيشتر سلولهاي T كمكي در منطقه التهابي شده پاسخ هاي ايمني را به سلول آسيب ديده و يا عفوني تقويت ميكند . واكنش هاي التهابي طولاني مدت نشان ميدهد كه سيستم ايمني در از بين بردن برخورد هاي آنتي ژني مشكل دارد ، لذا يك كمك اضافه كه شامل بيان موضعي MHC است ، ميتواند بسيار سودمند باشد . هر چند MHC كلاس 2 ميتواند به همين ميزان فعاليت هاي غير مقتضي و نا مناسب سيستم ايمني مانند حالات خود ايمن را افزايش دهد . فعاليت هاي طولاني خود ايمني باعث تحريك بيان MHC در سلولهاي بافت سالم مي شود . به طور مثال ، التهاب فوليكول هاي مو در آلوپسي آرترا را به دليل بيان شدن MHC كلاس 2 مي دانند . اين پيشرفت و زودتر انجام شدن بيان MHC كلاس 2 به دليل تحريك شيميايي - مولكولي توسط سلولهاي التهابي منطقه است . تا به اينجا ، ما ارتباطات بين سلول ها در انواع ارتباط فيزيكي يا ارائه پادگن يا فعالسازي سلولهاي ايمني از طريق گيرنده هاي سطحي را مطالعه كرديم . هر چند ، سيستم ايمني داراي شبكه ارتباطي از راه دوري است كه در ساخت انواع ديگري از مولكولها درگير است . انواع مختلف اين مولكولها ، در فعاليت هاي مختلف سلولهاي سيستم ايمني ، سلولهاي بافت و حتي روي عوامل بيماريزا نقش دارند . اين مولكولها را سايتوكين ها ( سيتوكين ها ) مي نامند . منابع : http://www.ehs.colostate.edu/biosafety/LARmanual/pasteur.htm http://www.usaha.org/speeches/speech98/s98frank.html#top http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0311.html http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0307.html پادگن هاي سازگاري نسجي نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي عالي بسيار خوب خوب متوسط ضعيف نتايج فعلي صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي
اين پيشرفت و زودتر انجام شدن بيان MHC كلاس 2 به دليل تحريك شيميايي - مولكولي توسط سلولهاي التهابي منطقه است . تا به اينجا ، ما ارتباطات بين سلول ها در انواع ارتباط فيزيكي يا ارائه پادگن يا فعالسازي سلولهاي ايمني از طريق گيرنده هاي سطحي را مطالعه كرديم . هر چند ، سيستم ايمني داراي شبكه ارتباطي از راه دوري است كه در ساخت انواع ديگري از مولكولها درگير است . انواع مختلف اين مولكولها ، در فعاليت هاي مختلف سلولهاي سيستم ايمني ، سلولهاي بافت و حتي روي عوامل بيماريزا نقش دارند . اين مولكولها را سايتوكين ها ( سيتوكين ها ) مي نامند . منابع : http://www.ehs.colostate.edu/biosafety/LARmanual/pasteur.htm http://www.usaha.org/speeches/speech98/s98frank.html#top http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0311.html http://www.pfizer.com/ah/vet/tref/trbull/pah0307.html پادگن هاي سازگاري نسجي نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي عالي بسيار خوب خوب متوسط ضعيف نتايج فعلي صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي
پادگن هاي سازگاري نسجي
نظر شما در مورد متن پادگن هاي سازگاري نسجي
نتايج فعلي
صفحه اصلي نظرات شما متون ترجمه شده آلبوم عكس تماس با من معرفي سايت به دوستان لينك ها جستجو در اينترنت نظر سنجي سايت نقشه سايت نصب فونت فارسي